- ذات الاوتار (تُلْ اَ)
رودجامه. آلت زهی. هر آلت موسیقی که آن را زه و وتر باشد
معنی ذات الاوتار - جستجوی لغت در جدول جو
- ذات الاوتار
رود جامه هر ابزار خنیا که سیم دارد هر آلت موسیقی که دارای سیم باشد آلت زهی رود جامه (ذات الاوتار)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سازهای زهی، آلات موسیقی که دارای زه یا سیم هستند مانند تار، سه تار، عود و کمانچه
(ذَ تُلْ اَ)
لغت نامه دهخدا
زه وران. زه داران. رودجامگان. آن آلات از موسیقی که در آن زه بود و زه اعم ّ است از سیم و زه بمعنی الأخص یعنی وتر. مقابل ذوات النفخ. و آنها قسمی از آلات مهتزّه باشند مانند عود، چنگ. نزهت. قانون. رباب. طنبور. تار. سه تار. سی تار. کمانچه و غیره. و رجوع به نغم و رجوع به آهنگ شود
(ذَ وِلْ اَ)
لغت نامه دهخدا
خداوندان زه. وترداران. رودجامگان. آلات موسیقی که زه کشیده دارند: و در برهان قاطع ذیل ’جفت ساز’ آمده است: نوعی از فنون و هنرهای سازندگی و صفتی از صفات ساز ذوی الاوتار است و آن سه نوع میباشد جفت ساز و راست ساز و یک و نیم ساز. نظامی آرد:
دگر نسبتی را که دانست باز
درآورد نغمه به آن جفت ساز
(اقبالنامه چ وحید ص 88).
و در جای دیگر ’ساز جفت’ آورده است:
سباع و بهائم برآن ساز جفت
یکی گشت بیدار و دیگر بخفت.
(ص 88 همان کتاب)
دگر نسبتی را که دانست باز
درآورد نغمه به آن جفت ساز
(اقبالنامه چ وحید ص 88).
و در جای دیگر ’ساز جفت’ آورده است:
سباع و بهائم برآن ساز جفت
یکی گشت بیدار و دیگر بخفت.
(ص 88 همان کتاب)
(اُمْ مُلْ اَ)
لغت نامه دهخدا
آنچه در وقت ضرب ناخن بدان آید. (لباب الالباب ج 2 صص 224-225) وتری از اوتار چنگ. (آلت موسیقی). سیم مهم ساز. شاه سیم. و رجوع به ام اوتار شود
(تُسْ سِ)
لغت نامه دهخدا
نام موضعی است و ابن اثیر در المرصع گوید: این نام در اشعار عرب بسیار یادشده است و آن راههای عقبه هاست به بر سوی حرم مکه
تارداران رود جامگان سازهای زهی زه تارها، سازهایی که بنیاد آنها بروترها (تارها) نهاده شده سازهای زهی آلات سیمی رود جامگان. یا ذوات الاوتار مطلق. سازهایی که در استخراج تغمات بوسیله مطلق یا دست باز عملی می گیردد مانند قانون سنتور و چنگ یا ذوات الاوتار مقید. سازهایی که دسته دارند و استخراج نغمات با انگشت نهادن بر روی سیمها عملی میشود ماند عود تار و سه تار. یا ذوات الاوتار غیر مقید. انواع سازهای بدون سیم
